سنت ابتلاى مؤمنان
. «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذینَ امَنُوا مَعَهُ مَتى نَصْرُاللَّهِ أَلا أِنَّ نَصْرَاللَّهِ قَریبٌ»[1]
آیا گمان مىبرید که به بهشت داخل مىشوید، در حالى که هنوز مانند آنچه بر پیشینیان شما وارد شد، به شما نرسیده است؟ همانان که گرفتاریها و ناراحتیها [2] به آنها رسید، و آنچنان ناراحت شدند که پیامبر و افرادى که ایمان آورده بودند گفتند: پس یارى خدا کى خواهد آمد؟ آگاه باشید، یارى خدا نزدیک است!
شأن نزول
بعضى از مفسران مىگویند: در جنگ احزاب هنگامى که ترس بشدت بر مسلمانان چیره شد و در محاصره قرار گرفتند، این آیه نازل شده، همچنین گفته اند: هنگامى که مسلمانان در جنگ احد شکست خوردند، «عبدالله ابن ابى» به آنها گفت: تا کى خود را به کشتن مى دهید، اگر محمد صلى الله علیه و آله پیامبر بود خداوند یاران او را گرفتار اسارت و قتل نمىکرد. در این موقع آیه مزبور نازل شد.[3]
ضرورت امتحان
«ابتلا» و «امتحان» از مفاهیم مهم تربیتى و جهانشناسى قرآن است. یکى از تصورهاى نابجا ولى رایج در میان انسانها این است که اگر ما به صف نیکان و صالحان پیوستیم، مورد حمایت خدا خواهیم بود و در این صورت نباید به هیچ امر ناخوشایندى گرفتار شویم.
نادرستى این پندار از آنجاست که اگر پیروزى و آسایش همواره در جبهه مؤمنان و شکست و تلخکامى در جناح کافران باشد، بسیارى از مردم اگر چه مؤمن نباشند براى کسب مزایاى مادى دنیوى به دروغ ادعاى ایمان مى کنند و بدین ترتیب، مؤمنان حقیقى با دروغگویان در یک صف و یک رتبه قرار مىگیرند، در حالى که باید این دو صف از یکدیگر جدا شود و این امر در گرو آزمایش انسان با تحمل سختیها و مصیبتهاست. البته ابتلاءات سبب خالص شدن مؤمنان، رسیدن به پاداشهاى بزرگ اخروى و پاک شدن آنان از آثار و تبعات لغزشهایشان نیز مى شود.
خداوند براى تسلى و دلدارى مؤمنان به سرگذشت امتهاى گذشته و مشکلات آنان اشاره مى کند و مى فرماید: چنان کار بر آنها مشکل مىشد و سختیها و گرفتاریها بر آنان هجوم مى آورد که حتى پیامبران نیز به همراه مؤمنان از خدا طلب نصرت و پیروزى مىکردند و این تقاضا را به صورت سؤال مطرح مىکردند که پس پیروزى و نصرت کى خواهد آمد؟
خداوند در این آیه مىفرماید که آنان دچار مشکلاتى در راه دینشان شدند که شما هنوز با چنان مشکلاتى رو به رو نشدهاید. بررسى تاریخى زندگى پیامبران و مؤمنان حقیقى از لابلاى روایات نیز حاکى از فشار همه جانبه به آنهاست. طولانى بودن دعوت پیامبران همچون دعوت 950 ساله حضرت نوح علیه السلام، ایمان نیاوردن اغلب افراد جامعه، تهمت زدنهاى فراوان به پیامبران و مؤمنان، مسخره کردن کافران نسبت به مؤمنان، در شکنجه قرار دادن مؤمنان و حتى سوزاندن و به قتل رساندن آنان، جزئى از فشارهاى کافران بوده است. چنانچه قرآن به زنده زنده سوزاندن مؤمنان به دست اصحاب اخدود اشاره کرده است.[4]
[1] بقره( 2)، آیه 214
[2] « بأساء» به معناى شدت و سختى است که از خارج نفس آدمى بر او وارد مىشود مثل گرفتاریهاى مالى، خانوادگى و ...« ضرّاء» به معناى شدتى است که به جان و تن انسان مىرسد مثل جراحت، قتل ومرض.( ترجمه المیزان، ج 2، ص 237.
[3] تفسیر نمونه، ج 2، ص 61
[4] بروج( 85)، آیات 4-8(قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ (4)النَّارِ ذاتِ الْوَقُودِ (5)إِذْ هُمْ عَلَیْها قُعُودٌ (6)وَ هُمْ عَلى ما یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنینَ شُهُودٌ (7)وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَنْ یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزیزِ الْحَمیدِ (8) ترجمه: مرگ بر آدمسوزانِ خندق. همان آتش مایهدار [و انبوه]. آنگاه که آنان بالاى آن [خندق به تماشا] نشسته بودند. و خود بر آنچه بر [سرِ] مؤمنان مىآوردند، گواه بودند. و بر آنان عیبى نگرفته بودند جز اینکه به خداى ارجمند ستوده ایمان آورده بودند.
از بهشت سیره اهل بیت خارج نشوید ، هر آنچه خارج از حلقه سبز آنهاست جهنم است ، اگر به عین الیقن و حق الیقن رسیده باشی . مطلبتون علی بود . ممنون